درحالی که روی مبل راحتی نشسته یا به عبارتی لم داده فقط سعی می کند بادکنکی را که از سمت کودکش به طرفش می آید، با دستانش دور کند بنابراین انرژی زیادی صرف نمی کند و شاید بیشترین انرژی صرف خندیدن یا تکان دادن دست هایش شود، این درحالی ست که کودکِ پر جنب و جوش برای مهار بادکنکی که به طرفش می آید از این سو به آن سو می دود، بالا و پایین می پرد، از ته دل میخندد و اینگونه انرژی بسیاری را می سوزاند که قطعاً برای رشد و تکاملش ضروری است.

فرزندی هم در شکم دارد، او هم انگار که حسادتش گل کرده باشد دلش می خواهد از لذتِ این بازی بی نصیب نماند و درون بطن مادرش بازیگوشی می کند و از این طرف و آن طرف ضربه های دوست داشتنی اش را نثارِ مادر می کند.

مادر کار خاصی انجام نداده و انرژی زیادی صرف نکرده ولی به راحتی در نشاط و سرزندگیِ دو فرزندش سهیم شده و شادی را به ساده ترین شکلِ ممکن به آنان هدیه کرده است.


+ گاهی فراموش می کنیم شاد بودن و شاد کردن به همین راحتی ست؛ فراموش می کنیم و به همین سادگی و به بهانه ها و توجیه های بی اساس، سرِ خودمان را شیره می مالیم و از لذتِ صرف وقت با کودکانمان محروم می شویم؛ و یادمان می رود که کودک شاد چه آینده ی روشنی در انتظارش خواهد بود!

+ یادگاری نویسی از چند سال قبل