تو چه می دانی؟! شاید پشت درِ بسته ای که هم اکنون روبرویت قد عَلَم کرده، ده ها و صدها درِ گشوده باشد و به عکس احتمالا راه هموار و بی دردسر همیشه به مقصدِ دلخواهت نخواهد رسید...

آن معبود بی همتا فقط گاهی می خواهد صبر تو را بیازماید؛

پس پشت درهای بسته ی زندگی ات قدری بنشین، نفسی تازه کن، به کارهای کرده و نکرده ات بیاندیش و او را با همه وجودت بخوان؛

قدری صبوری کن و منتظر بمان؛  مطمئن باش وقتش که شد، می آید و با مهربانیِ همیشگی اش در را به رویت می گشاید و تو را در آغوش می کشد...

فقط یادت باشد که بعد از گشوده شدنِ در، آنقدر محو مناظر و دنیای پیشِ رویت نشوی که او را از یاد ببری و بدون حتی تشکری خشک و خالی، امورات زندگی ات را از سر گیری!!!