گاهی هم با کلمه‌ها و جمله‌هایی که فقط خودم و خودت معنی‌شونو می‌فهمیم، یا نه اصلاً گاهی فقط به اشاره‌ای یا نگاهی که تهشون هزارتا حرفه، باهم حرف می‌زنیم و من چقدر این زبان پرمفهوم رو دوست دارم...

این زبان تنها، زبانِ من و توست... تنها من و تو...


+ نشود فاش کسی، آنچه میان من و توست 

تا اشارات نظر، نامه‌رسان من و توست 

گوش کن با لب خاموش سخن می‌گویم 

پاسخم ده به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس، مردِ رهِ عشق ندید 

حالیا چشم جهانی، نگران من و توست 

گرچه بر خلوت راز دل ما، کس نرسید 

همه‌جا، زمزمه‌ی عشق نهان من و توست

«هوشنگ ابتهاج»