گاهی که ذهنش درگیر مشکلات و گرفتاری های ریز و درشت زندگیش میشه، زیرلب میگه خوش به حال اونهایی که توی این روزها بجز نگرانی های از جنس کرونا و رعایت نکات بهداشتی و وسواسی شدن نسبت به زمین و زمان،  دغدغه و موضوع دیگه ای برای فکر کردن بهش، ندارن!!!

دوست نداره اینطوری فکر کنه و گاهی از خودش بخاطر این طرز تفکر، متعجب میشه ولی انگار به نظرش، دغدغه ی کرونا نسبت به شرایط خودش، قابل تحمل تره...

مثل نگاه زندانیِ انفرادی به بندِ عمومی!!! حالا یکی نیست بگه زندان، زندانه دیگه؛ اصلا شاید یکی توی بند عمومی شرایط تو رو توی زندانِ انفرادی آرزو کنه!!! بالاخره هرکسی از دید خودش به شرایط زندگی نگاه میکنه دیگه... 

کاش یادش نره که شرایط و داشته های زندگیش آرزو و نداشته های یه زندگیِ دیگه ست و بالطبع مشکلات و گرفتاری هایی که باهاشون درگیره نسبت به مشکلات بقیه هیچه و خیلی ها آرزو دارن مشکلات اونو داشته باشن...

کاش اصلا مشکلات اینقدر درهم پیچیده نمیشد که بخواد اینطوری فکر کنه...

 

+ خدایا مشکلات، گرفتاری ها، بیماری ها، گره های کور و کلاً حالِ بد هرکسی رو که این روزها به نحوی گرفتاره، به لطف و رحمت بی حد خودت برطرف کن...