هندوانه نسبتاً بزرگی در یخچال جاخوش کرده بود؛ دیشب که چاقو بر جانش نشست و دو نیم شد، خوش رنگ و لعاب بنظر می رسید و قرمز خوشرنگش فریاد می زد که "من شیرینم"!

اما همین که یک تکه از هندوانه خوشرنگ، آن هم از قسمتِ گُلش را در دهان گذاشت آه از نهادش بلند شد، چون هیچ اثری از آن طعم شیرینِ دلچسب نیافت؛ خطاب به تکه های هندوانه خوشرنگِ چیده شده در دیس:

تو که اینقدر تردی، تو که اینقدر آبداری، تو را که مغازه دار با قسم و آیه گذاشت توی بغلمان و حتی گفت "وقتی خوردید به جانم دعا کنید!"، تو را چه شده است که ذره ای از آن طعم شیرینِ دلبر در تو نیست؟!

هندوانه اما مغرورتر از این حرف ها بود که بخواهد این معایب را بپذیرد و زیر بارشان برود و کاملاً حق به جانب، رویش را برگرداند؛ او هم وقتی دید جوابی نمی آید، دیس هندوانه را با افسوس روی میز آشپزخانه رها کرد و با اخم رفت دنبال کارهایش...

**********

فکری به ذهنش رسیده بود؛

تکه های خوشرنگِ چیده شده در دیس را در دستگاه مخلوط کن انداخت، چند تکه یخ کنار هندوانه ها گذاشت تا گرما به جانشان رسوخ نکند، لیموی تازه را فشرد و قطراتش را نثارِ دیگر محتویات مخلوط کن کرد؛ کمی بعد، از بوییدنِ دستش که به عصاره پوست لیمو آغشته شده بود مست شد؛ به خود که آمد کنار اجاق گاز بود و درحال حل کردن چند تکه نبات در آب، تا طبعِ سرد هندوانه را تعدیل کند و آب نبات هم از داغی که افتاد رفت نشست کنار همراهانش در مخلوط کن!

تا کمی در آشپزخانه دور خودش بچرخد و به نابسامانی ها سروسامانی بدهد، مخلوط کن هم با سروصدا دور خودش چرخید و چرخید؛ سرش گیج رفت اما نتیجه بی نظیر بود که حالا فقط باید صافش می کرد تا هسته های شکسته شده ی هندوانه جدا شوند؛

و حالا او یک پارچ یخ در بهشتِ هندوانه-لیموی خوشرنگِ خوش طعمِ دلبر داشت که وقتی می دیدش نمی توانست از نوشیدنش چشم بپوشد! این همان اسموتیِ امروزی است! ولی نمی دانم آخر این چه اسمی است؟ :/ نه همان یخ در بهشت بهتر است، همان نوشیدنیِ خنکی که روانه بهشتت می کند :))


+ وقتی چیزی مطابق میلت نیست، وقتی کاری آنطوری که تو می خواهی پیش نمی رود، وقتی آنچه برایش نقشه کشیدی و بابت نتیجه اش صابون به دلت زده ای ولی همه چیز به یکباره نقش بر آب می شود، حالا باید آن روی خلاق خودت را رو کنی و از دلِ آن ناخوشایندها، خوشرنگ های خوش طعم دلبرت را بیرون بکشی؛ نتیجه شگفت زده ات خواهد کرد، تو یک اثر زیبا خلق کرده ای! همین درست است چون خالقت تو را خلاق آفریده است...

+ آن دانه های سفید غوطه ور در قرمزِ خوشرنگ، مغز تخمه های هندوانه هستند، نمی دانستم معجونی از آب درمی آید دیدنی! درست مثل یک کهکشان قرمز رنگ با ستاره های سفید رنگِ نورانی :))