سوای نوع شعارهایی که پشت پنجرهات یا توی خیابون سر میدی...
اصلاً تو هوار بکش زن، زندگی، آزادی و من درِ گوشت میگم زن، زندگی، آگاهی چون آزادی تعریفش برای تو و من زمین تا آسمون فرق داره، تو الان توی اوج اسارتی گویا! و من آزادِ آزادم...
سوای تفکری که داری بخاطرش یقه چاک میدی، اینوری باشی یا که اونوری، شروین حاجیپور گوش بدی یا ابوذر روحی! فرقی نمیکنهها...
ما کنار همیم و باید کنار هم بمونیم وقتی توی عرصهی بینالمللی باید حرفی بشیم برای گفتن... همین!
+ به درون خودمون رجوع کنیم، چی باید باشه و نیست؟! چی نباید باشه و هست؟! اونجاست که میفهمیم راهی که داریم زندگیمونو پاش میدیم درسته یا از اساس غلط...