حریم دل

هرچه به‌جز خیالِ او قصد حریم دل کند، در نگشایمش به رو، از درِ دل برانمش...

به حکمتش دل بسپار

+ ۱۳۹۸/۷/۱۱ | ۲۳:۳۴ | آرا مش

حتما که نباید همه چیز آنطور که تو می خواهی پیش برود؛

گاهی هم پیش می آید که معادلات ذهنی ات بهم می ریزند؛

تو می مانی و هزاران سؤالی که جوابی برایشان نداری؛

تو می مانی و هزاران جوابی که پاسخِ سؤال تو نیستند و فقط به ذهنت می آیند تا شاید از این سردرگمی نجاتت دهند؛ اما نمی شود...

سخت است سپردنِ خود به مسیرِ رودخانه ی پرتلاطمی که انتهایش ناپیداست؛

اما... اعتمادِ تو به کسی که قایق را می راند می تواند تو را از تمام افکارِ نابودکننده ای که به سراغت می آیند رهایی دهد...

فقط اعتماد کن و دل به او بسپار و یقین بدان که او قایقِ تو را به ساحلِ آرامش خواهد رساند...

اندکی صبر...

درددل با خدایم

+ ۱۳۹۸/۵/۱۰ | ۱۸:۰۳ | آرا مش

خدایا دلمان را به تقدیری که تو برایمان رقم زدی راضی کن...

خدایا کمکمان کن چیزی که تو برایمان نمی خواهی را به زور از تو نخواهیم...

خدایا فقط تو می دانی خیر واقعی برای ما کدام است، همان را برایمان بخواه...

می دانم تو جز خیر برای بندگانت نمی خواهی...

خدایا شکرت...

حریم دل
about us

* اینجا قطرات واژگانِ دریای ذهنم از سرانگشتانم تراوش می‌کنند و ماندگار می‌شوند...
* نقشی به جای می‌ماند از این قلم، باشد به یادگار...
* گاهی پر از غصه و گاهی پر از شادی‌ام، اما زندگی را زندگی می‌کنم؛ اینجا پر است از تجربه‌های زندگی‌کردنم...
* روزگاری قلم به دست گرفتم و داستان‌هایی خیالی با الهام از واقعیت اینجا ثبت کردم که برای جلوگیری از کپی‌برداری‌های بدون اجازه، رمزدار شدند؛ اگر دوست دارید این داستان‌ها را بخوانید، رمزشان تقدیم می‌شود...