وقتی که نیستی ولی می دانم که می آیی...

لحظه ها را برای آمدنت، هرچقدر هم که زیاد باشند، می شمارم...

اینجور وقت ها فقط دلم برای بودنت تنگ است...

حتی اگر نگویم و نپرسی از کشدار بودن این لحظه ها...

 

اما امان از وقتی که نیستی ولی می دانم که نمی آیی...

و لحظه شماری ها برای آمدنت، هرچقدر هم که زیاد باشند، بی فایده است...

آن وقت دلم هم برای بودنت،

و هم برای لحظه شماری های آمدنت تنگ است...

حتی اگر نگویم و نپرسی از سخت گذشتن این لحظه ها...

 

من خوب بلدم به این لحظه شماری ها عادت کنم ولی ترک عادت مخواه...

 


+ خدایمان هم خوب می داند که نبودن هایت عاشق ترم می کند، مدام بهانه ای جور می کند تا از هم دور باشیم...

+ شاید نبودنت مثل شربت تلخی است که حال عاشقی مان را بهتر می کند، نمی دانم...