وقتی از سختی و مشکلات لبریزی و دلت یه گوش شنوا می‌خواد اما هیچ‌کسی نیست، درواقع دورت شلوغه ولی تنهایی!! یا شایدم یه غار بی‌انتها می‌خوای که بری توش از ته دل فریاد کنی و خالی بشی اما هیچ‌جایی اونجایی که می‌خوای نیست!!

باید لبخند بزنی و همه چیزو غیرمهم جلوه بدی پیش عزیزترین‌هات که نکنه غصه‌ای بشی روی غصه‌ی دلشون، حتی مادرت که بنظر میاد محرم اسرار باشه اما فکر نکنم هیچ‌وقت این اتفاق محقق بشه که بتونم درددل کنم باهاش...

چقدر سخته احساس تنهایی در جمع...


+ خدایا قربونت برم بذار یکم نفس بکشم... دارم کم میارم کم‌کم...

+ می‌دونم نشنیده می‌گیری، خودمم می‌دونم آدمِ کم آوردن نیستم فقط لِهَم، لهِ له...

+ می‌دونی شاکرت هستم، هرچند ناچیزه این شکرگزاری، هرچند بلد نباشم توی تک‌تک لحظه‌هام جاری کنمش...

+ نگو روزای خوش دوره، همین‌جوری نمی‌مونه...😢