توی این روزها و شبهای گرم که دیگه بهار داره خداحافظی میکنه، چقدر غذاهای حاضریِ خنک که پختنی نیستن، میچسبن و چقدر دلپذیره که آقای یار و بچهها استقبال میکنند و یکی از نعمات بیشمار زندگیم اینه که هیچوقت گیرِ اینکه شام چی بپزم نیستم و فقط گاهی گیرِ اینم که ناهارو چه کنم؟!😏 (همین خودش گاهی کلی سردرگمی میاره!)
خلاصه اینکه خیلی از این شبهای پیشرو رو با نون و پنیر و هندونه، نون و پنیر و گوجه و خیار، نون و پنیر و سبزی و اینجور چیزا سر میکنیم و مخصوصاً این روزها با مشغله و گرفتاریها و از اون بیشتر فکرمشغولیهای زیادی از حدم، این مورد به شدت خوشاینده برام.
امیدوارم فکر نکنید که من تنبل و راحتطلبم، خیر، حتی اگر اینطور فکر کنید من خودم میدونم که همچین آدمی نیستم و فقط این شرح مختصری بود از عادات و سبک زندگیای که از اتفاق به نفع خانوم خونه است!!! :))