دستانم به آرامی روی نُتهای زندگی فرود میآیند
زندگی نواخته میشود
و من در میانهی نغمهی پرشور زندگی
سرود یکتاییام را سر میدهم
امید در چشمانم حلقه میزند
و پروانهوار به سوی نور به پرواز درمیآیم
گاه سبکبارم و در اوج
و گاه وزنهای بسته به پایم، به قعر میکشاندم
حقیقت این است
که پرواز در میانهی نغمهی پرشور زندگی ادامه دارد...
+ شعرگونهای از خودم