دستهای همیشه خالی...
+
۱۴۰۱/۵/۱۳ | ۱۳:۰۸ | آرا مش
این روزها حس میکنم دستم خالیتر از همیشهست، خالیتر از محرمِ سالهای پیش حتی!!
انگار هیچی ندارم، هیچی نیستم، هیچیِ هیچی... خیلی کمم...
سالهای پیش هم این کم بودن و تهی بودنم رو حس میکردم ولی امسال بیشتر از هر موقعی بیخ گلومو گرفته این هیچی نداشتن و هیچی نبودن...
من فقط و فقط امید به گوشهی نگاهی از شما این گره لعنتی توی گلوم رو با درد زیاد قورت میدم و منتظر میمونم دستِ خالیتر از همیشهی منو دوباره بگیرید...
بیین که دست خالی اومدم... دیر میفهمم و یه سال میگذره تا دوباره یادم بیاد هیچی تو دستام ندارم...