کلمات خیلی بازیگوشن، یکجا جمع نمیشن تا یه جوری از حجم اونچه که توی مغزمه و داره سرریز میشه، کم کنم! مدام میام صفحهی جدید رو باز میکنم و به یه جا خیره میشم ببینم میتونم تمرکز کنم و یه چیزی بنویسم یا نه؟! بلکه دلِ دوستدارِ نوشتنم یکم قرار بگیره و مثل یه بچه نباشه که مدام گوشهی لباسم رو میکشه و میگه: «پس کی مینویسی؟!»
نه مثل اینکه امروزم روزش نیست، حتی همین چند خط هم شروع یه متن خوشآبورنگ رو کلید نزدن و کلمات دستم رو توی پوست گردو گذاشتن و رفتن پی بازیگوشیِ خودشون :|